فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۹

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت²⁹

ات : هه من ؟ مگه بچم نه بابا ترس نداره ( لبخند مصنوعی )
ایششششش داشتم مثل چی دروغ میگفتم خب معلومه ترس داره دیگه اینم شد سئوال
هرکی جای من بود به این ارتفاع نگاه می‌کرد می‌ترسید دیگه از من چه انتظاری داره

فلش‌بک به خونه *
وقتی رسیدیم خونه احساس می‌کردم بوی دریا میدم واسه همین تصمیم گرفتم یه دوش کوچولو بگیرم پس رفتم بالا توی اتاقم و رفتم توی حمام
داشتم خودمو میشستم که یهو احساس کردم نفسم گرفته وای دوباره حالم بد شده نههههه
ات : کووووووکککککک ( جیغ و بغض )
کوک با سرعت اومد درو وا کرد

کوک ویو *
پایین نشسته بودم تو گوشیم بودم ات هم رفته بود حمام
داشتم ریلکس تو گوشیم میچرخیدم که یهو صدا جیغ ات اومد . خیلی ترسیدم با بدو بدو از پله ها رفتم بالا وارد اتاق ات شدم تو حمام بود با سرعت در حمام رو باز کردم دیدم ات دستش روی گردنش هست بغض کرده
کوک : چیشده چیه حالت خوبه چیزیت شد ( نگران )
ات : کوککککک حالم بدههههه نیاز دارم الانننن( گریه )
کوک : باشه باشه
فهمیدم حالش بد شده دوباره سریع از حمام آوردمش بیرون گذاشتمش روی تخت
خودمم لباس هام در آوردم ......
( اسمات با ذهن های گشنگ خودتون 🌚🎀💅🏼)

چند مین بعد *
کشیدم بیرون آروم کنارش دراز کشیدم.....

شرط هااااا
۲۲ لایک
۱۵ کامنت
دیدگاه ها (۲۷)

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۰

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۱

کمپانی های مختلف

کدوم پول اونا از صفر شروع کردن

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۲

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط